مشرفالدین مصلح بن عبدالله شیرازی، معروف به (سعدی شیرازی) یکی از شاعران و نویسندگان معروف زبان فارسیدری در قرن هفتم هجریقمری است. تاریخ تولد او به طور دقیق معلوم نیست؛ اما برخی از نویسندگان و پژوهشگران بدین باورند که سعدی در سال ۶۰۶ هجریقمری، برابر با حدود ۵۸۹ خورشیدی و ۱۲۱۰ میلادی، در شیراز ایران زاده شده است. برخی دیگر از صاحبنظران تولد وی را حدود سال ۵۸۵ هجریقمری میدانند. عباس اقبال، مؤرخ و ادیب معاصر ایرانی، محتملترین فرضیه برای تولد سعدی را بین سالهای ۶۱۰ تا ۶۱۵ ذکر کرده است.
سعدی در کودکی پدر خود را از دست داد و در سنین جوانی، حدوداً از سال ۶۲۳ هجریقمری، در مدرسهی نظامیهی بغداد به تحصیل پرداخت و علم و ادب، فقه و حدیث، کلام و حکمت را در همین مدرسه آموخت. نظامیهی بغداد که مهمترین مرکز علم و دانش آن زمان محسوب میشد، در سال ۴۵۹ هجریقمری، به دستور خواجه نظامالمُلک طوسی، وزیر مشهور دربار سلجوقیان، تأسیس شده بود و در آن رشتههایی از قبیل: صرف و نحو عربی، قرآن، فقه، حدیث، اصول، طب، فلسفه و نجوم درس داده میشد.
سعدی پس از تحصیل در نظامیهی بغداد به شام، مراکش، حبشه و حجاز سفر کرد و سپس در روزگار سلطنت اتابک ابوبکر بن سعد بن زنگی، به شیراز بازگشت و دست به خلق شاهکارهای بزرگ ادبی خود زد و بوستان و گلستان را نوشت و آنها را به «اتابک» و پسرش سعد بن ابی بکر تقدیم کرد. برخیها معتقدند که او لقب سعدی را نیز از نام سعد بن ابوبکر گرفته است.
سعدی پس از سقوط سلطنت سلغریان فارس، باری دیگر از شیراز خارج شد و به بغداد و حجاز رفت. در بازگشت به شیراز با وجود اینکه مورد احترام بزرگان فارس بود، اما به انزوا و خلوت پناه برده و به ریاضت مشغول شد.
تاریخ وفات سعدی نیز به گونهی دقیق معلوم نیست؛ اما تعدادی از منابع، تاریخِ درگذشتِ او را در میان سالهای ۶۹۰ تا ۶۹۴ هجریقمری تخمین کردهاند. و اما استاد عبدالحسین زرینکوب، تاریخ دقیق درگذشت سعدی را ۶۹۱ هجریقمری نوشته است (زرینکوب، ۱۳۸۹ : ۲۴۶).
سفرها سعدی
سعدی، شاعری جهانگرد و مسافر سرزمینهای دور بود و در سفرهای خود، تنها به دنبال تنوع طلب دانش و آگاهی نبود؛ بلکه هر سفر برای او، تجربهای معنوی داشت. سعدی در جریان این سفرهایش، حکایتهای بسیاری از پادشاهان شنید و چیزهای زیادی از مردم دید که حاصل این مشاهدات او، خلق دو اثر ارزشمند _بوستان و گلستان_ است.
سعدی در روزهایی که در بیرون از فارس میزیست، گذشته از شام و لبنان، با بسیاری از بلاد عرب که جولانگاه سالهای جهانگردی او بود، ارتباط و آشنایی داشت. در بغداد در روزگار جوانی، مدتی را که در مدرسهی نظامیه درس خوانده بود و از مجالس ذوق و سماع آن شهر بزرگ عباسیان بهرهها جسته بود. صحبت شهابالدین سهروردی را که در آنزمان، شیخ بزرگ صوفیهی عصر بود، دریافته بود. به همینگونه از ابوالفرج بن جوزی، شیخ فقیه که محتسب بغداد نیز بود، ارشادهایی یافته بود (زرینکوب، ۱۳۸۹ : ۲۴۴).
سعدی در این سفرهای خود به سرزمینهای عرب، با کاروان حج به طور مکرر پیاده راه پیموده بود و در این مسیر از دزدان و شقاوتهای آنان حکایتهای هولناکی شنیده بود؛ در بصره و کوفه روزگاری را سپری کرده بود و در حلب گرفتار یک زن بدخوی و بهانهجوی عرب نیز شده بود. این مسافرتها که سعدی در آنها داعیهی دانشاندوزی و جهانگردی داشت، در بلاد عرب به طول انجامید و سعدی زندگی عرب و زبان و ادبیات عرب را انس گرفت و از همین رو بود که اشعار متنی را خوانده بود و از او چیزهای زیادی در خاطر داشت (همان، ص۲۴۴).
آثار سعدی
سعدی پس از بازگشت از سفرهایی که به کشورهای دور و نزدیک داشت، دست به تألیفات آثار ارزشمندی زد که از جملهی مهمترین آنها میتوان به گلستان و بوستان او اشاره کرد. آثار سعدی در قالبهای ادبی نظیر قصیده، قطعه، ترجیعبند و تکبیت به زبان فارسی و عربی نوشته شده است که ذیلاً به آنها اشاره میشود:
۱. بوستان یا سعدینامه
نخستین اثر سعدی است که کار تالیف آن در سال ۶۵۵ قمری، تمام شده است. گویا سعدی در طول سفرهای خود، آن را سروده و پس از ورود به وطن، آن را به دوستان خود عرضه نموده است. بوستان به نظم «شعر» نوشته شده و مشتمل بر حدود «چهار هزار» بیت است. موضوع این کتاب در مورد اخلاق، تربیت، سیاست و اجتماع است و شامل ده بخش میباشد که به ترتیب زیر از آنها میتوان نام برد: عدل، احسان، عشق، تواضع، رضا، ذکر، تربیت، شکر، توبه، مناجات و خاتمهی کتاب.
بوستان دنیایی است که آفریدهی خیال شاعر است و از این رو است که انسان در آن، چنان که باید باشد توصیف شده است؛ نه آنگونه که هست. در این دنیای رنگین سعدی، خیالات، زشتیها و بدیها، بیرنگ و بیرونق است. آنچه در این دنیای سعدی درخشندگی و جلوه دارد، نیکی و زیبایی است.
سعدی میکوشد که هرچه را زشتی و بدی است، از عرصهی این جهان بزداید و در همه جهان، جز نیکی و زیبایی، چیزی باقی نگذارد (زرینکوب، ۱۳۸۹ : ۲۵۰ – ۲۵۱).
۲. گلستان
شاهکار نویسندگی و بلاغت فارسی است که سعدی آن را در سال ۶۵۶ به رشتهی تحریر درآورده است. چنانکه سعدی خود در پایان دیباچهی گلستان گفته است:
در آن مدت که ما را وقت خوش بود
زهجرت ششصد و پنجاه و شش بود
مراد ما نصیحت بود و گفتیم
حوالت با خدا کردیم و رفتیم
این کتاب، به نثر آهنگین و آمیخته با نظم بوده و در هشت فصل یا هشت باب نوشته شده است که به ترتیب عبارتاند از: سیرت پادشاهان، اخلاق درویشان، فضیلت قناعت، فواید خاموشی، عشق و جوانی، ضعف و پیری، تأثیر تربیت، آداب صحبت.
سعدی در گلستان، با اجتناب از پرداختن به تاریخنگاری و تذکرهنویسی، صرفاً به بیان امور مربوط به زندگی و منش اشخاص میپردازد. گلستان را میتوان گزارش سعدی، از جامعهی زمان خود پنداشت که در آن اوضاع فرهنگی و اجتماعی مردم به صورت واقعی به تصویر کشیده شده است.
سعدی نویسنده و شاعر است؛ اما در نویسندگی شهرتش بیشتر به سبب گلستان است. گلستان سعدی برای خودش، دنیایی است یا دست کم تصویری درست و زنده از دنیاست. سعدی در این کتاب انسان را با دنیای او و با همه معایب و محاسن و با تمام تضادها و تناقضهایی که در وجود او است، تصویر میکند.
در دنیای گلستان، زیبایی در کنار زشتی و اندوه در پهلوی شادی است و تناقضهایی هم که عیبجویان در آن یافتهاند، تناقضهایی است که در کار دنیاست. سعدی چنین دنیایی را که پر از تناقض و تضاد و سرشار از شگفتی و زشتی است، در گلستان خویش توصیف میکند. اما سعدی در توصیف و تصویر چنین دنیایی، قدرت و مهارت عجیبی به خرج داده است و دنیایی که در گلستان ساخته است، هرچند تا اندازهای خیالی است، اما تصویر درست دنیای واقعی است (زرینکوب، ۱۳۸۹ :۴۷ – ۴۸).
۳. غزلیات
مجموعهای از شعرهایی است که سعدی در قالب غزل سروده و دارای هفتصد غزل است. این اثر شامل چهار بخش است: طیبات، بدایع، خواتیم و غزلیات قدیم. سعدی علاوه بر غزلهای عاشقانه، غزلهای عارفانه و غزلهای پندآموز نیز سروده است.
۴. هزلیات
در مجموعهی آثار سعدی، سه رساله با نامهای مطایبات، مضحکات و خبیثات دیده میشود که به مجموعهی آنها هزلیات گفته میشود.
۵. نصیحتالملوک: این اثر سعدی محتوایی در پند و اخلاق و چندین رسالهی دیگر به نثر در موضوعات گوناگون دارد.
۶. قصاید عربی: حدود هفتصد بیت دارد که شامل موضوعات غنایی و مدح و اندرز و مرثیه میباشد.
۷. مجالس پنجگانه: این اثر به نثر است و در مورد خطابهها و سخنرانیهای سعدی است. با اینکه محتوای این اثر مانند گلستان، دربارهی پند و نصیحت و ارشاد است، اما از نظر نویسندگی در سطح پایینتری از گلستان قرار دارد.
۸. ملمعات و مثلثات و ترجیعات: اشعاری در قالبهای خاصی مانند: ترجیعبند، ترکیببند، مخمس، مستزاد، مثلثات و ملمعات (اشعار دو زبانه) است.
۹. قصاید فارسی: در ستایش پروردگار و مدح و اندرز و نصیحت بزرگان و پادشاهان معاصر سعدی است.
۱۰. مرثیهها: دارای چند قصیدهی بلند است که در رثای معتصمباالله – آخرین خلیفهی عباسی که به فرمان هلاکو کشته شد – سروده شده است. همچنین شامل مرثیههایی برای چند تن از اتابکان فارس و وزیران آن زمان است. مجموعهی تمام آثار ذکر شده «کلیات سعدی» نامیده میشود که با همین نام چاپ شده است.
نگاهی به ویژگیهای سخن سعدی
اشعار و آثار سعدی در نگاه نخست، ساده و آسان به نظر میرسد و دارای کلمات سخت و نارسا نمیباشد. اما از جنبه دیگر، آثار سعدی ممتنع به معنای دشوار است و برای مخاطب، به راحتی قابل دسترس نیست و به آن (سهل ممتنع) نیز میگویند. یعنی در نگاه اول همه سخنان سعدی را به راحتی متوجه میشوند، اما سخن گفتن مانند او، کاری سخت و دشوار است. همین ویژگی در اشعار و آثار سعدی باعث شده است که در قرون مختلف، مردم با این آثار، به راحتی ارتباط برقرار کنند.
کمال سخن سعدی از مراعات امور دقیقی بهوجود آمده است: اجتناب از تنافر حروف، نیاوردن کلمات فراموش شده، سعی در حسن ترکیب کلمات و جملهها – بهطوری که با پس و پیش شدن اجزای جمله، در فهم معنا دشواری نمیآفریند – پرهیز از هجاهای سهحرفی، برخورد دو حرف ساکن – که شعر را از روانی وزن و آهنگ دور میکند – رعایت اعتدال در تشبیه و استعاره، دور بودن از مبالغهها و اغراقهای ذهنخراش و نکاتی از این قبیل است که سخن سعدی را چنین رایج و برحسبِ اصطلاحِ متداول (سهل ممتنع) ساخته است.
علاوه بر اینها موزونی، روانی و هماهنگی کلمات را در اشعار سعدی، بیش از هر شاعر دیگر، احساس میکنیم. بدون تردید، قریحهی سعدی روشن و مایل به روانی و سادگی است. سعدی از آن طبقهای است که صریح و روشن به طرف مقصود میرود و راه غیرمستقیم را برای ادای مطلب نمیپوید (ماحوزی، ۱۳۸۵: ۱۸۲).
سعدی در سبک و زبان شعرهای خود، از موسیقی و عواملی که در شعر باعث ایجاد موسیقی میشود، بهرههای وافری برده است و اغلب از وزن عروضی استفاده کرده است. عواملی مانند: واجآرایی، تکیههای مناسب، انواع جناس، همحرفیهای آشکار و پنهان، تکرار کلمات، موازنهها، هماهنگی لفظی واژهها و لفونشرهای مرتب در سخنان سعدی، جلوههای خاصی دارند. به دو بیت زیر از سعدی توجه کنید:
در سرم بود که هرگز ندهم دل به خیال
بسرت کز سر من اینهمه پندار برفت
در این بیت، واژهی «سر» سهبار تکرار شده است و در هر بار معنای خاصی را میرساند. «در سرم بود» یعنی تصمیم داشتم؛ «بسرت» یعنی «به سرِ تو سوگند یاد میکنم» و در بار آخر، مقصود از سر «عضو بدن» است. به همین ترتیب در بیت زیر میبینیم که واژههای سر و دست و پا بهصورت مراعاتالنظیر بهکار رفته و همچنان در مصراع دوم، استعمال واژههای سر و پا در تقابل با همدیگر، صنعت تضاد را بهوجود آورده است که خیلی طبیعی استفاده شده است.
دست من گیر که بیچارهگی از حد بگذشت
سرِ من دار که در پای تو ریزم جان را
سعدی در آثار خود از خلاصهگویی و یا پیراستن شعر از کلمات زائد و اضافی، استفادهی زیبا کرده است. این ایجاز در نهایت زیبایی است که موجب اغراقهای ظریف تخیلی و تغزلی میشود و غنایی بیشتری به شعر میدهد. در شعر سعدی هیچ کلمهای بدون دلیل، اضافه یا کم نمیشود. ایجاز سعدی، ایجاز میانتهی و سبک نیست؛ بلکه پر از فکر و پر از درد است.
در حکایت زیر از گلستان به خوبی مشاهده میشود که سعدی در جملهای کوتاه، چه معنای عمیقی را جا داده است: پادشاهی، پارسایی را دید و گفت: «هیچت از ما یاد آید؟» گفت: «بلی، وقتی که خدا را فراموش میکنم».
سعدی تأثیر انکارناپذیری بر زبان فارسی دری گذاشته است؛ بهطوریکه شباهت قابل توجهی بین فارسی امروزی و زبان سعدی وجود دارد. آثار او مدتها در مدرسهها و مکتبخانهها بهعنوان منبع آموزش زبان و ادبیات فارسی تدریس میشده و بسیاری از ضربالمثلهای رایج در زبان فارسی دری، از آثار وی اقتباس شده است. او برخلاف بسیاری از نویسندگان معاصر یا پیش از خود، سادهنویسی و ایجاز را در پیش گرفت و توانست – حتی در زمان حیاتش – شهرت زیادی به دست آورد.
آثار سعدی حتی در هندوستان، آسیای صغیر و آسیای میانه – یا به زبان فارسی دری یا هم به صورت ترجمه – در دسترس مخاطبانش قرار دارد. بسیاری از شاعران و نویسندگان فارسیزبان، از سبک وی تقلید کردهاند. از جمله میتوان گفت که حافظ از جملهی شاعرانی بوده است که تحت تأثیر سبک سعدی، به سرودن غزل پرداخته است.
در ادبیات معاصر نیز نویسندگانی مانند محمدعلی جمالزاده و ابراهیم گلستان از او تأثیر پذیرفتهاند. آثار سعدی بعدها به موسیقی هم راه پیدا کرد و بسیاری از غزلهای او را خوانندگانی چون محمدرضا شجریان و غلامحسین بنان خواندهاند. بهمنظور تجلیل از سعدی، اول ثور / اردیبهشت، روز آغاز نگارش کتاب گلستان، در ایران روز سعدی نامگذاری شده و در سایر کشورهای فارسیزبان از آن بزرگداشت بهعمل میآید.
نمونهی غزل از سعدی
درخت، غنچه برآورد و بلبلان مست اند
جهان جوان شد و یاران بهعیش بنشستند
حریف مجلس ما خود همیشه دل میبُرد
علیالخصوص که پیرایهیی بر او بستند
کسان که در رمضان چنگ میشکستندی
نسیم گل بشنیدند و توبه بشکستند
بساط سبزه لگدکوب شد به پای نشاط
ز بسکه عارف و عامی بهرقص برجَستند
دو دوست قدر شناسند عهد صحبت را:
که مدتی ببریدند و باز پیوستند
یکی درخت گل اندر فضای خانهی ماست
که سروهای چمن پیش قامتش پست اند
اگر جهان همه دشمن شود به دولت دوست
خبر ندارم از ایشان که در جهان هستند
به سرو گفت کسی میوهیی نمیآری
جواب داد که آزادهگان تهی دست اند
به راه عقل برفتند سعدیا بسیار
که ره به عالم دیوانهگان ندانستند
منابع:
۱. زرینکوب عبدالحسین (۱۳۸۹). با کاروان حلّه، انتشارات علمی، تهران.
۲. زرینکوب عبدالحسین (۱۳۸۹). دفتر ایّام، انتشارات علمی، تهران.
۳. ماحوزی مهدی (۱۳۸۵) و ادبیات پیشدانشگاهی، انتشارات زوّار، تهران.