از دو روز بدینسو خبر توزیع رایگان یکمیلیون و ۷۰۰ هزار نسخه از شاهنامه فردوسی به خانههای مردم تاجیکستان، به دستور امامعلی رحمان، رییسجمهور این کشور، در شبکههای اجتماعی بازتاب گسترده یافته و موجی از تحسین را برانگیخته است.
این اقدام فرهنگی هم در داخل تاجیکستان و هم در سایر کشورهای فارسیزبان با آفرین و شادباش همراه شده و بسیاری آنرا یکی از بزرگترین و ارزشمندترین حرکتهای فرهنگی معاصر در پاسداشت زبان و ادب فارسی دانستهاند.
شاهنامه فردوسی، فراتر از یک اثر ادبی، کتاب هویت و خرد جمعی فارسیزبانان است که قرنها زبان و فرهنگ را پاسداری کرده و ملتها را به ریشههای مشترکشان پیوند داده است. از این منظر توزیع شاهنامه در میان خانوادههای تاجیک اقدام نیک و تاثیر گذار بوده، چون بازسازی هویت ملی، احیای زبان فارسی و پیوند دوباره با میراث مشترک تمدنی را بهدنبال دارد.
تاجیکستان، کشوری در دل آسیای مرکزی، سالها زیر سلطه شوروی و فرهنگ روسی قرار داشت. تحمیل خط سیریلیک، تغییر نامها و حذف تدریجی نمادها و نشانههای فرهنگی، فاصله جدی میان نسلهای جدید و میراث ادبیشان ایجاد کرد. با آن هم مردم تاجیکستان توانستند زبان و بخشی از هویت فرهنگی خود را حفظ کنند و پس از استقلال، قدم به قدم در مسیر بازگشت به خویشتن فرهنگی حرکت کنند.
از جمله این اقدامها میتوان به حذف پسوندهای روسی «اوف»، «یف»، «اویچ»، «آوا» و «یونا» از نامهای خانوادگی در سال ۱۳۸۶ اشاره کرد؛ یا تغییر نامهای ترکی به فارسی در سالهای بعد. بارزترین نمونه نیز به سال ۱۹۹۱ بازمیگردد، زمانی که مردم معترض مجسمه لنین را از میدان مرکزی دوشنبه پایین کشیدند و جای آن را با تندیس فردوسی پر کردند. امروز همان مجسمه در پارکی بهنام این شاعر سترگ پابرجاست؛ نشانهای از بازگشت تاجیکان به ریشههای فرهنگی و تاریخیشان.
اکنون توزیع میلیونی شاهنامه در سراسر تاجیکستان ادامه همان مسیر است؛ مسیری که پیام آن روشن است؛ یعنی این که ریشههای فرهنگی میتوانند بر سختیهای تاریخ چیره شوند. در دنیایی که بسیاری از ملتها زیر فشار جهانیشدن و یکدستشدن فرهنگی قرار دارند، توجه به شاهنامه یعنی پاسداری از ریشهها و استقلال معنوی.
با این همه، پرسش اساسی پابرجاست: آیا شاهنامه به خط سیریلیک میتواند نسل امروز تاجیکستان را به گذشته پرافتخار خود پیوند دهد؟ واقعیت این است که خط سیریلیک، هرچند دهههاست در آموزش و نوشتار رسمی این کشور جا افتاده، نتوانسته جایگزین خط اصیل فارسی شود. نسل جوان تاجیک با وجود دسترسی به آثار کلاسیک، در خط بیگانه همچنان از خواندن و فهم متون اصلی محروم است.
چاپ و توزیع شاهنامه در تاجیکستان از سوی دولت اقدامی ارزشمند و شایسته ستایش است؛ چرا که نشانهای از توجه به میراث بزرگ فرهنگی ملت به شمار میآید. با این حال، نکته اساسی نباید از نظر دور بماند؛ اینکه انتشار آثار ادبی فارسی به خط سیریلیک، عملن مردم تاجیکستان را از زبان و خط اصیل فارسی دور نگه داشته و شکافی میان نسل امروز و ریشههای فرهنگی آنان ایجاد کرده است.
نسلنو تاجیکستان امروز از فردوسی، حافظ، سعدی، مولانا و خیام فاصله دارند و بخش بزرگی از تاریخ تمدن فارسی برای آنان ناشناخته مانده است. خط سیریلیک که در گذشته به اجبار بر این ملت تحمیل شد، نمیتواند جانشین خط اصلی فارسی باشد؛ چرا که ادبیات و هویت فرهنگی تاجیکان با خط فارسی پیوندی جداییناپذیر دارد.
اگر دولت تاجیکستان صادقانه در پی بازگشت به اصل خویش و احیای هویت فرهنگی باشد، تنها بزرگداشت نام فردوسی و چاپ شاهنامه با خط بیگانه کافی نیست. اقدامهای بنیادی در این زمینه ضروری است:
الف. تدریس خط فارسی در کنار سیریلیک در نظام آموزشی تا نسل جوان توانایی خواندن متنهای اصیل فارسی را به دست آورد.
ب. انتشار و توزیع آثار کلاسیک فارسی به خط فارسی، از جمله شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ، گلستان و بوستان سعدی، مثنوی مولوی و رباعیات خیام.
ج. ایجاد مرکزهای فرهنگی و دانشگاهی ویژه آموزش و پژوهش خط و ادبیات فارسی.
د. گسترش پیوندهای فرهنگی با ایران، افغانستان و دیگر کشورهای فارسیزبان از طریق تبادل کتاب، استاد و دانشجو.
در اخیر میخواهم بگویم که دولت تاجیکستان در کنار اقدامهای نمادین، به این گامهای عملی نیز توجه جدی نشان دهد. تنها از این مسیر است که پیوند ملت با گذشته تاریخی و فرهنگی خود بازسازی میشود و هویت اصیل تاجیکی بار دیگر درخشش خواهد یافت.