امروز ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، همزمان با پایان سال ۲۰۲۵ میلادی، در شبکهٔ اجتماعی ایکس دستاوردهای یکسالهٔ این گروه را در بخشهای مختلف منتشر میکند و از «پیشرفتها» سخن میگوید.
دیدن این گزارشها ناخودآگاه این پرسش را زنده میکند که چرا طالبان، با وجود حساسیت ایدئولوژیکشان نسبت به گاهشماری، پایان و آغاز سال را بر اساس تقویم میلادی محاسبه و اعلام میکنند. این در حالی است که طالبان پس از بازگشت به قدرت، تقویم رسمی افغانستان را از هجری شمسی به هجری قمری تغییر دادند؛ تصمیمی که بدون ارائهٔ توضیح رسمی اتخاذ شد، اما بهروشنی ریشه در تلقی آنان از «اسلامی» و «غیراسلامی» بودن تقویمها داشت.
تقویم هجری قمری در دوران خلافت عمر بن خطاب، خلیفهٔ دوم مسلمانان، بنیان گذاشته شد. در آن زمان، برای ادارهٔ سرزمینهای فتحشده، خلافت با بهرهگیری از دبیران ایرانی، نظام دیوانی را به سبک ساسانی سامان داد. یکی از نخستین نیازهای این نظام اداری، تعیین مبدأ گاهشماری برای امور مالی، خراج و جزیه بود. بدینسان، تاریخ هجرت پیامبر اسلام جایگزین تاریخ تاجگذاری یزدگرد سوم، آخرین شاه ساسانی، شد؛ دو تاریخی که حدود شانزده سال با یکدیگر فاصله داشتند. از آن زمان، تقویم هجری—بر پایهٔ گردش ماه—رواج یافت و بعدها به نام «تقویم هجری قمری» شناخته شد.
با وجود اهمیت دینی این تقویم، به دلیل جابجایی مداوم ماهها نسبت به فصلها، در اغلب کشورهای اسلامی تنها برای مناسبتهای مذهبی مانند رمضان، عیدها و حج به کار میرود و برای امور اداری، اقتصادی و برنامهریزی بلندمدت مناسب دانسته نمیشود.
در مقابل، تقویم هجری شمسی از نظر علمی و نجومی دقیقتر است. پایههای این تقویم در قرن یازدهم میلادی، به دستور ملکشاه سلجوقی و بهدست گروهی از منجمان، از جمله عمر خیام، گذاشته شد. این تقویم که بر حرکت واقعی خورشید استوار است، بعدها با مبدأ هجرت پیامبر اسلام تطبیق داده شد و به یکی از دقیقترین تقویمهای جهان بدل گردید.
با این حال، طالبان به دلیل برداشت ایدئولوژیک خود، این تقویم را «غیراسلامی» تلقی کرده و کنار گذاشتند.
تناقض درست از همینجا آغاز میشود:
طالبانی که تقویم هجری شمسی—ساختهٔ دانشمندان مسلمان—را کنار میگذارند، در عمل به تقویم میلادی تکیه میکنند؛ سال را با آن میسنجند، گزارش میدهند و دستاوردهای خود را بر اساس آن تنظیم میکنند.
این پارادوکس را چگونه میتوان توضیح داد؟
پاسخ چندان پیچیده نیست:
هر که نان دهد، فرمان دهد.
منابع اصلی کمکهای مالی طالبان از نهادهای بینالمللی و کشورهای غربی تأمین میشود؛ کمکهایی که بر اساس تقویم میلادی محاسبه، تخصیص و گزارش میگردد. از همین رو، طالبان—فارغ از مواضع ایدئولوژیکشان—ناگزیرند خود را با تقویمی هماهنگ کنند که چرخهٔ پول، کمک و حسابدهی بر محور آن میچرخد.
در نهایت، این ماجرا یک حقیقت ساده را عیان میکند:
ایدئولوژی میتواند نام تقویمها را تغییر دهد، اما اقتصاد و قدرت، زمان را تعیین میکنند.