بامداد روز گذشته، اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس که برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور ایران به تهران سفر نموده بود، توسط رژیم اسرائیل شب هنگام ترور شد. روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، صبح روز چهارشنبه (۱۰اسد) در اعلامیهای گفته است که محل اقامت اسماعیل هنیه در تهران مورد اصابت قرار گرفته و در پی این حادثه او و یک نفر از محافظیناش به شهادت رسیدهاند.
هرچند تاکنون ابعاد دقیق حادثه و چگونگی آن اعلام نشده، اما این مسئله واکنش های گسترده را در سطح جهان و بویژه ایران که میزبان هنیه بود، بدنبال داشته است.
آیت الله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران ساعاتی پس از ترور هنیه در پیامی وی را رهبر شجاع و مجاهد برجسته فلسطینی خطاب کرده و گفت: «رژیم صهیونیستی جنایتکار و تروریست» با ترور اسماعیل هنیه زمینه «مجازات سخت» را فراهم ساخت. از سوی هم رئیس جمهور ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حماس، حزب الله لبنان، انصار الله یمن و دیگر گروههای مقاومت همه از انتقام سخن زده و از مجازات اسرائیل گفته اند.
البته بسیاری از تحلیل گران بدین باور اند که اسرائیل با توجه به گیر افتادن در باتلاق غزه که ۹ ماه می شود جز کشتار ۴۰ هزار انسان ملکی و بی گناه و تخریب کامل زیرساخت های نواز غزه، دستآورد دیگری نداشته؛ شخص نتانیاهو می خواهد با تشدید تنش و گسترش دامنه جنگ، از یکسو ریاست خود بر حکومت رژیم اسراییل را طولانی تر کند، از سوی هم خروج به اصطلاح آبرومندانهتری برای خودش از وضعیت فعلی در غزه به وجود آورده و ترسیم کند. یعنی تشدید شدید تنش علیه حزب الله لبنان و ایران و هدف قرار دادن پایتخت ها به منظور آغاز یک جنگ بزرگتر و پایان با آبروتر جنگ غزه از سوی نتانیاهو صورت گرفته. البته چنین جنگی می تواند دست اسرائیل را برای تهاجم زمینی به لبنان باز کند و آمریکا را به رویارویی اجباری در طرف اسرائیل علیه ایران بکشاند که خواست اصلی سران رژیم اسراییل است.
با این حال، فعلا در طرف ایران و حزب الله نگرش این است که آنها مجبور به تلافی هستند. محور مقاومت احتمالا هدف باارزشی را در تل آویو نشان خواهندکرد که این به معنای تشدید خودکار تنش خواهد بود. البته این می تواند دام پهن شده برای کشاندن ایران در جنگی باشد که اسرائیل در آن در مضیقه قرار گرفته است. زیرا توقع و نخستین انتظار از تهران در قبال ترور شهید هنیه، انداختن جمهوری اسلامی در چاهی است که اسراییل در آن گیر افتاده. اسرائیل اشغالگر با این ترور در پی بالابردن روحیه شهروندان و ارتشش بود. ولی هدف استراتژیک نتانیاهو، زمینه سازی برای کشاندن جمهوری اسلامی به جنگ مستقیم، و بدین وسیله و در پی آن ، وادار کردن ایالات متحده برای ورود به آن است. هرچند ایران و محور مقاومت نمی توانند از انتقام چشم پوشی کنند، ولی ایران و مقاومت این را متوجه شده اند که گام نهادن بی مهابا در چنین دامی، با فرض واکنش احساسی تهران و شعله ور سازی جنگ منطقه ای، به معنای افتادن در تارهای اهداف راهبردی اسرائیل(اشغالگر) است.
از سوی پل سالم (Paul Salem) ، تحلیلگر برجسته و کارشناس در حوزه سیاست خاورمیانه و معاون موسسه خاورمیانه در حساب کاربری خود در شبکه ایکس روز گذشته در این زمینه نوشت: گمانه زنی های زیادی در مورد استراتژی نتانیاهو در حملات اخیر به بیروت و تهران وجود دارد که یکی از این گمانه زنیها، ترور رهبران حماس و حزب الله (و شاید چند عملیات دیگر) برای نشان دادن سرسختی به مردم اسرائیل، اما برای آماده سازی زمینه برای اعلام پیروزی و پایان جنگ در غزه است.
البته این نکته هم قابل توجه است که ایران تاکنون در مقابل اسراییل کوتاه نیامده. پس از هر عمل مستقیم تروریستی اسرائیل علیه ایران، این کشور علاوه بر تنگ تر ساختن حلقه محاصره از سوی محور مقاومت، خود نیز بسیار حساب شده، جواب مستقیم بازدارنده داده است که یکی از آن حمله مستقیم به اسرائیل پس از حمله به کنسولگری ایران در دمشق بود که وعده صادق نام گرفت و مدتی اسرائیل را سردرگم کرد.
به هر روی با توجه به ترور هنیه که در داخل ایران انجام شده و وعده که ایران برای انتقام داده، قطعا این انتقام اجتناب ناپذیر است. اما اینکه در نهایت شورای عالی امنیت ملی ایران در کنار در نظر گرفتن مصالح عالیای ایران و محور مقاومت، واکنش مناسب بخردانه که هم نقاط ضعف همیشگی اسرائیل را با طرحی همگون هدف بگیرید و هم از هر گونه برخورد مستقیم جلو گیری کند، چگونه خواهد گرفت، در روزهای نزدیک مشخص خواهد شد.ترور هنیه؛ انتقام ایران، تنگتر ساختن حلقه محاصره اسرائیل، یا حمله محدود حساب شده؟
بامداد روز گذشته، اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس که برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور ایران به تهران سفر نموده بود، توسط رژیم اسرائیل شب هنگام ترور شد. روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، صبح روز چهارشنبه (۱۰اسد) در اعلامیهای گفته است که محل اقامت اسماعیل هنیه در تهران مورد اصابت قرار گرفته و در پی این حادثه او و یک نفر از محافظیناش به شهادت رسیدهاند.
هرچند تاکنون ابعاد دقیق حادثه و چگونگی آن اعلام نشده، اما این مسئله واکنش های گسترده را در سطح جهان و بویژه ایران که میزبان هنیه بود، بدنبال داشته است.
آیت الله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران ساعاتی پس از ترور هنیه در پیامی وی را رهبر شجاع و مجاهد برجسته فلسطینی خطاب کرده و گفت: «رژیم صهیونیستی جنایتکار و تروریست» با ترور اسماعیل هنیه زمینه «مجازات سخت» را فراهم ساخت. از سوی هم رئیس جمهور ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حماس، حزب الله لبنان، انصار الله یمن و دیگر گروههای مقاومت همه از انتقام سخن زده و از مجازات اسرائیل گفته اند.
البته بسیاری از تحلیل گران بدین باور اند که اسرائیل با توجه به گیر افتادن در باتلاق غزه که ۹ ماه می شود جز کشتار ۴۰ هزار انسان ملکی و بی گناه و تخریب کامل زیرساخت های نواز غزه، دستآورد دیگری نداشته؛ شخص نتانیاهو می خواهد با تشدید تنش و گسترش دامنه جنگ، از یکسو ریاست خود بر حکومت رژیم اسراییل را طولانی تر کند، از سوی هم خروج به اصطلاح آبرومندانهتری برای خودش از وضعیت فعلی در غزه به وجود آورده و ترسیم کند. یعنی تشدید شدید تنش علیه حزب الله لبنان و ایران و هدف قرار دادن پایتخت ها به منظور آغاز یک جنگ بزرگتر و پایان با آبروتر جنگ غزه از سوی نتانیاهو صورت گرفته. البته چنین جنگی می تواند دست اسرائیل را برای تهاجم زمینی به لبنان باز کند و آمریکا را به رویارویی اجباری در طرف اسرائیل علیه ایران بکشاند که خواست اصلی سران رژیم اسراییل است.
با این حال، فعلا در طرف ایران و حزب الله نگرش این است که آنها مجبور به تلافی هستند. محور مقاومت احتمالا هدف باارزشی را در تل آویو نشان خواهندکرد که این به معنای تشدید خودکار تنش خواهد بود. البته این می تواند دام پهن شده برای کشاندن ایران در جنگی باشد که اسرائیل در آن در مضیقه قرار گرفته است. زیرا توقع و نخستین انتظار از تهران در قبال ترور شهید هنیه، انداختن جمهوری اسلامی در چاهی است که اسراییل در آن گیر افتاده. اسرائیل اشغالگر با این ترور در پی بالابردن روحیه شهروندان و ارتشش بود. ولی هدف استراتژیک نتانیاهو، زمینه سازی برای کشاندن جمهوری اسلامی به جنگ مستقیم، و بدین وسیله و در پی آن ، وادار کردن ایالات متحده برای ورود به آن است. هرچند ایران و محور مقاومت نمی توانند از انتقام چشم پوشی کنند، ولی ایران و مقاومت این را متوجه شده اند که گام نهادن بی مهابا در چنین دامی، با فرض واکنش احساسی تهران و شعله ور سازی جنگ منطقه ای، به معنای افتادن در تارهای اهداف راهبردی اسرائیل(اشغالگر) است.
از سوی پل سالم (Paul Salem) ، تحلیلگر برجسته و کارشناس در حوزه سیاست خاورمیانه و معاون موسسه خاورمیانه در حساب کاربری خود در شبکه ایکس روز گذشته در این زمینه نوشت: گمانه زنی های زیادی در مورد استراتژی نتانیاهو در حملات اخیر به بیروت و تهران وجود دارد که یکی از این گمانه زنیها، ترور رهبران حماس و حزب الله (و شاید چند عملیات دیگر) برای نشان دادن سرسختی به مردم اسرائیل، اما برای آماده سازی زمینه برای اعلام پیروزی و پایان جنگ در غزه است.
البته این نکته هم قابل توجه است که ایران تاکنون در مقابل اسراییل کوتاه نیامده. پس از هر عمل مستقیم تروریستی اسرائیل علیه ایران، این کشور علاوه بر تنگ تر ساختن حلقه محاصره از سوی محور مقاومت، خود نیز بسیار حساب شده، جواب مستقیم بازدارنده داده است که یکی از آن حمله مستقیم به اسرائیل پس از حمله به کنسولگری ایران در دمشق بود که وعده صادق نام گرفت و مدتی اسرائیل را سردرگم کرد.
به هر روی با توجه به ترور هنیه که در داخل ایران انجام شده و وعده که ایران برای انتقام داده، قطعا این انتقام اجتناب ناپذیر است. اما اینکه در نهایت شورای عالی امنیت ملی ایران در کنار در نظر گرفتن مصالح عالیای ایران و محور مقاومت، واکنش مناسب بخردانه که هم نقاط ضعف همیشگی اسرائیل را با طرحی همگون هدف بگیرید و هم از هر گونه برخورد مستقیم جلو گیری کند، چگونه خواهد گرفت، در روزهای نزدیک مشخص خواهد شد.