صبح امروز، هنگامی که از خواب برخاستم، خبر آتشبس میان ایران و رژیم صهیونیستی را خواندم. ظاهراً آمریکا و اسرائیل خواستار آتشبس شدهاند و جمهوری اسلامی ایران نیز این درخواست را بهصورت مشروط پذیرفته است.
مرور این خبر، مرا به یاد نخستین روز تجاوز نظامی اسرائیل به تهران انداخت؛ روزی که با یک خطای محاسباتی آغاز شد و با ناکامی و استیصال متجاوزان، به التماس آنان برای آتشبس انجامید.
غرب و رژیم صهیونیستی دو اشتباه محاسباتی بزرگ مرتکب شدند:
۱. نخست، تصور میکردند با ترور فرماندهان ارشد سپاه و ارتش، ساختار فرماندهی ایران از هم فروخواهد پاشید و کشور در پاسخگویی به تجاوز ناتوان خواهد ماند.
۲. دوم، گمان میکردند که با آغاز جنگ، نارضایتی داخلی فوران خواهد کرد و مردم علیه نظام شورش خواهند نمود؛ تحلیلی که بر پایه گزارشهای غلط شبکههای جاسوسیشان در ایران بنا شده بود.
اما این دو تصور در همان ساعات نخست جنگ باطل شد؛ جمهوری اسلامی ایران در زمانی کوتاه فرماندهان جایگزین را منصوب کرد و پاسخ قاطعانهای به تجاوز داد، و مردم نیز با همبستگی مثالزدنی، در کنار نظام ایستادند.
اکنون، ۱۱ روز از آغاز این نبرد گذشته و رژیم صهیونیستی دست به دامن آتشبس شده است. در ادامه، به مهمترین دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در این جنگ اشاره میشود:
۱. نمایش اقتدار منطقهای و جهانی
ایران در این جنگ تنها با اسرائیل روبهرو نبود، بلکه با قدرتهای بزرگ جهانی، بهویژه آمریکا، نیز بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم درگیر شد. حملات دقیق و پرقدرت ایران به پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه، ویرانیهای گسترده در عمق سرزمینهای اشغالی، و پاسخهای حسابشده، اقتدار جمهوری اسلامی را در سطح منطقهای و جهانی به نمایش گذاشت.
۲. اتحاد مردم ایران
پیش از جنگ، برخی ناراضیان داخلی مورد توجه رسانهها و محافل غربی بودند. آنان امید داشتند که با شروع جنگ، شکاف میان مردم و حاکمیت عمیقتر شود. اما واقعیت، خلاف این امید بود: مردم ایران با هر سلیقه و گرایشی، در دفاع از کشور متحد شدند. این انسجام، مهر بطلانی بود بر دههها جنگ روانی دشمن.
۳. افزایش محبوبیت ایران در جهان اسلام
این جنگ، جایگاه ایران به عنوان پرچمدار مقاومت علیه صهیونیسم و استکبار را تثبیت کرد. در سراسر جهان اسلام، بسیاری از ملتها ایران را تجسم اراده و ایستادگی در برابر ظلم دیدند و حمایت خود را از آن اعلام کردند.
۴. اتحاد دیپلماتیک کشورهای اسلامی
در پی تجاوز به ایران، کشورهای مسلمان برای نخستین بار طی دهههای اخیر، بهصورت هماهنگ و منسجم، کنفرانسهای مشترک برگزار کردند و از حقانیت ایران حمایت نمودند. این همگرایی دیپلماتیک میتواند آغازی برای همبستگی بیشتر مسلمانان جهان باشد.
۵. نابودی شبکههای جاسوسی اسرائیل در ایران
در خلال درگیریها، بسیاری از هستههای جاسوسی و شبکههای نفوذ وابسته به رژیم صهیونیستی که سالها در ایران فعالیت میکردند، شناسایی و نابود شدند. این یک پیروزی اطلاعاتی بزرگ برای ایران بود که امنیت داخلی کشور را در برابر تهدیدات آینده تقویت میکند.
۶. «غزهسازی» تلاویو و حیفا
تا پیش از این، تصاویری از ویرانی، اغلب به غزه محدود بود؛ اما با شلیکهای دقیق موشکهای ایران، تلاویو و حیفا نیز به ویرانه تبدیل شدند. این حملات، برای صهیونیستها پیامی روشن داشت: دوران انحصار آتش و ویرانی پایان یافته است، و مسلمانان نیز توان مقابلهبهمثل دارند.
نتیجهگیری
جنگ، همواره ویرانی و تلخی به همراه دارد، اما گاهی میتواند فضایل پنهانی نیز آشکار سازد. در این جنگ، آنچه نصیب ایران شد، نه ویرانی، که شکوه، انسجام ملی، پیروزی اطلاعاتی، و تثبیت جایگاه منطقهای و جهانی بود. در سوی دیگر، آمریکا و اسرائیل، شکستخورده، مستأصل و خواستار آتشبس از میدانی گریختند که خود آغازگر آن بودند.