در تاریخ معاصر افغانستان، کمتر شخصیتی به اندازه احمد شاه مسعود قهرمان ملی توانسته است همزمان نماد مقاومت، عقلانیت سیاسی، و استقلال ملی باشد. تولد او در ۱۱ سنبله ۱۳۳۲ خورشیدی، نه فقط آغاز زندگی یک انسان، بلکه نقطه شروعی برای شکلگیری یکی از مهمترین جریانهای مقاومت در برابر اشغال و استبداد بود.
در شرایطی که افغانستان در دهههای پایانی قرن بیستم با بحرانهای متعدد داخلی و خارجی دستوپنجه نرم میکرد، ظهور مسعود بهعنوان یک رهبر مستقل، متفکر و مردمی، نقطه امیدی برای بسیاری از مردم افغانستان شد. او با تکیه بر ایمان، دانش و تجربه، راهی را گشود که تا امروز نیز الهامبخش مبارزان راه آزادی است.
ریشهها و تولد در دل پنجشیر
قهرمان ملی احمد شاه مسعود در سال ۱۹۵۳ میلادی در بازارک، دره پنجشیر، چشم به جهان گشود. خانوادهاش از طبقه متوسط و اهل فرهنگ بودند. پدرش، دوست محمد خان، سرهنگ ارتش بود و همین زمینهای شد برای آشنایی زودهنگام مسعود با مفاهیم وطندوستی و نظم.
او دوران کودکیاش را در کابل گذراند و در دانشگاه کابل در رشته مهندسی تحصیل کرد. آنچه گفته شده، در همان دوران، با شاخه دانشجویی جمعیت اسلامی آشنا شد و به تدریج وارد فعالیتهای سیاسی و فکری شد. او خیلی زود توانایی هایش را برجسته و آشکار کرد و در سنین جوانی به عنوان فرمانده مطرح شد.
آغاز مبارزه؛ از دانشجو تا فرمانده
در دهه ۱۹۷۰، با کودتای محمد داوود خان و سپس قدرتگیری حزب دموکراتیک خلق، فضای سیاسی افغانستان دستخوش تحولات شدیدی شد. قهرمان ملی در سال ۱۹۷۵ نخستین قیام مسلحانهاش را در دره پنجشیر رهبری کرد. هرچند این قیام شکست خورد، اما نقطه عطفی در زندگی سیاسی و نظامی او بود.
از همان زمان لقب «مسعود» را دریافت کرد؛ لقبی که بعدها با نام افغانستان گره خورد. او به سرعت از یک دانشجوی مهندس به یک استراتژیست نظامی تبدیل شد؛ کسی که نه تنها تاکتیکهای جنگی را میدانست، بلکه درک عمیقی از روانشناسی اجتماعی و سیاست منطقهای داشت.
مقاومت در برابر شوروی؛ ناپلئون افغانستان
با حمله شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹، کشور وارد مرحلهای تاریک از اشغال نظامی شد. در حالی که بسیاری از گروههای نظامی داخلی درگیر رقابتهای داخلی بودند، احمد شاه مسعود با استقلال عمل و استراتژی نظامی بینظیر، جبهه مقاومت را در پنجشیر سازماندهی کرد.
او توانست پنجشیر را به سنگر مقاومت تبدیل کند و با عملیاتهای چریکی، ضربات سنگینی به ارتش شوروی وارد کند. بین سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۹، مسعود به عنوان فرماندهای کاریزماتیک شناخته شد و لقبهایی چون «ناپلئون افغانستان» را از رسانههای بینالمللی دریافت کرد.
اندیشه استقلال؛ افغانستان برای همه
احمد شاه مسعود صرفاً یک فرمانده نظامی نبود؛ او اندیشهمندی بود که آرزوی افغانستانی مستقل، ملی و همگانی را در سر داشت. برخلاف بسیاری از رهبران سیاسی و نظامی که وابسته به قدرتهای خارجی بودند، مسعود تصمیماتش را خود میگرفت و هیچگاه وابستگی را نپذیرفت. حتی در سختترین شرایط.
او در دوران مقاومت علیه طالبان نیز نقش محوری داشت؛ توانست گروهها و احزاب مختلف را گرد هم آورد و جبهه متحدی را شکل دهد. پنجشیر، تحت رهبری او، نه تنها سنگر مقاومت، بلکه نماد وحدت ملی شد.
من یادم است که بارها دوستان و مخالفان او در مراسمهای بزرگداشت او در سال های پسین اذعان کردند که: «مسعود محور بود؛ هم در دوران جهاد و هم در دوران مقاومت. او همه را گرد خود جمع میکرد، چون صداقت و استقلال داشت.»
چهرهای انسانی در دل جنگ
در کنار چهره نظامی و سیاسیاش، قهرمان ملی احمد شاه مسعود انسانی مهربان، خانوادهدوست و صلحطلب بود. همسرش، صدیقه مسعود، در کتابی با عنوان «احمد شاه مسعود به روایت صدیقه مسعود» از ناگفتههای زندگی شخصی او پرده برداشته است.
او نقل میکند که مسعود از جنگ نفرت داشت و بارها گفته بود:
«من از آزار یک حیوان متنفرم، چه رسد به انسان. آیا گمان میکنی من در روح و روانم یک جنگجو هستم؟ من از جنگ متنفرم!»
این وجه انسانی، او را از بسیاری از فرماندهان جنگی متمایز میکرد؛ مردی که در دل آتش جنگ، قلبی پر از مهر داشت.
میراثی جاودانه؛ نماد آزادی و عزت
قهرمان ملی احمد شاه مسعود در ۱۸ سنبله ۱۳۸۰، تنها دو روز پیش از حملات ۱۱ سپتامبر، توسط عوامل القاعده به شهادت رسید. اما نام و راهش همچنان زنده است. او نه تنها در زمان حیاتش، بلکه پس از شهادتش نیز به عنوان نماد آزادی، مقاومت و عزت ملی در افغانستان شناخته میشود.
او ثمره دهها نسل مبارز و آزادیخواه خراسان زمین بود؛ مردی که از کوههای هندوکش برخاست و با ایمان و ارادهای استوار، در برابر ظلم ایستاد. زندگی او درس آزادگی، عزت و استقلال است؛ درسی که نسلهای آینده افغانستان باید آن را بیاموزند و ادامه دهند.
–
مسعود، تجسم استقلال و عزت ملی
خلاصه اینکه احمد شاه مسعود نه فقط یک فرمانده نظامی بود، بلکه تجسمی از آرمانهای بلند یک ملت برای آزادی، استقلال و عزت بود. او در روزگاری ظهور کرد که افغانستان در گرداب اشغال، تفرقه و وابستگی فرو رفته بود، اما با ایمان، دانش و ارادهای بینظیر، راهی متفاوت را برگزید؛ راهی که بر پایه استقلال فکری، وحدت ملی و احترام به انسانیت بنا شده بود.
مسعود در طول زندگیاش نشان داد که قهرمان بودن، صرفاً به پیروزی در میدان جنگ نیست؛ بلکه به توانایی در حفظ اصول، اخلاق، و ایستادگی در برابر وسوسههای قدرت و وابستگی است. او در سختترین شرایط، تصمیماتش را خود میگرفت، از مردمش جدا نشد، و هیچگاه عزت ملی را قربانی منافع شخصی یا خارجی نکرد.
همانطور که همسرش صدیقه مسعود نقل میکند، او از جنگ نفرت داشت و آرزویش زندگی طبیعی برای مردم افغانستان بود. این وجه انسانی، در کنار تواناییهای نظامی و سیاسیاش، او را به چهرهای منحصر بهفرد در تاریخ معاصر افغانستان تبدیل کرد.
امروز، با گذشت سالها از شهادت او، نام احمد شاه مسعود همچنان در دلها زنده است. نه فقط بهعنوان یک فرمانده، بلکه بهعنوان یک اندیشمند، یک انسان، و یک نماد. تولد او در ۱۱ سنبله، یادآور آغاز راهی است که هنوز ادامه دارد؛ راهی برای ساختن افغانستانی آزاد، مستقل، و سربلند.
در کلامی کوتاه، مسعود قهرمان بود چون وابسته نبود، چون محور وحدت بود، و چون با تمام روح و جسمش از وطن دفاع کرد. این میراثی است که باید حفظ شود، بازخوانی شود، و به نسلهای آینده منتقل گردد.