طرح ۲۱ مادهای صلح ترامپ برای غزه – فاز جدیدی از جنگ یکجانبه علیه فلسطین
طرح صلح دایمی و بدون قید و شرط ترامپ برای غزه، که در ۸ مهر ۱۴۰۴ (۲۹ سپتامبر ۲۰۲۵) اعلام شد، به هیچوجه شباهتی به یک توافق عادلانه ندارد و بیشتر به یک نقشه یکطرفه برای مشروعیتبخشی به سیاستهای تجاوزکارانه اسرائیل شبیه است. این طرح، در حالی که بهظاهر مسیرهایی برای صلح ارائه میکند، در عمل کاملاً در خدمت اهداف اسرائیل و تحکیم سلطه ایالات متحده در منطقه است و هیچ ضمانتی برای حقوق اساسی فلسطینیان، تشکیل دولت مستقل یا بازگشت عدالت انسانی در آن دیده نمیشود.
۱. محورهای اصلی طرح و پیامدهای آن
الف. تسلیم بدون قید و شرط حماس:
طرح ترامپ از حماس میخواهد بدون هیچ پیششرطی تسلیم شود، سلاحهای خود را کنار بگذارد و گروگانها را آزاد کند. این شرط به معنای پایان مقاومت مشروع فلسطینیان در برابر اشغال و تجاوزگری اسرائیل است و عملاً حاکمیت و استقلال سیاسی غزه را نادیده میگیرد.
ب. مشروعیتبخشی به جنایات اسرائیل:
در این طرح، دونالد ترامپ از نتانیاهو به عنوان «رهبر شجاع اسرائیل» یاد میکند و حمایت کامل خود را از اقدامات نظامی اسرائیل در غزه اعلام میکند. چنین حمایت آشکاری، نشانه آغاز یک فاز جدید از جنگ یکجانبه است که به جای حل بحران، زمینههای ادامه و تشدید خشونت را فراهم میکند.
ج. حکمرانی موقت تکنوکرات:
طرح ایجاد یک دولت موقت فلسطینی تحت نظارت هیئت بینالمللی به ریاست ترامپ و با حضور شخصیتهایی مانند تونی بلر و دیگر افراد منصوب، عملاً استقلال سیاسی فلسطینیان را حذف میکند و یک ساختار دستساز غربی-صهیونیستی را تحمیل میکند. این اقدام، نشانه انتقال کنترل غزه از مقاومت مردمی به تکنوکراتهای وابسته به غرب است.
د. حذف مساله تشکیل دولت فلسطین:
در این طرح، هیچ خبری از شناسایی فوری یا تضمین تشکیل دولت فلسطین نیست و حتی احتمال چنین امری مشروط به «موفقیت بازسازی و اصلاحات» شده است. این موضع به معنای ادامه اشغال و محرومیت طولانی مدت فلسطینیان از حقوق ملی خود است.
۲. پیامدهای راهبردی و امنیتی
تضعیف مقاومت و مشروعیت فلسطینی:
طرح با خلع سلاح حماس و جایگزینی حکمرانی مردمی با هیئتهای تکنوکرات، هویت مقاومت فلسطینی و مشروعیت بینالمللی آن را هدف قرار میدهد.
تثبیت سلطه اسرائیل در منطقه:
حمایت کامل آمریکا از اسرائیل و اعمال فشار بر حماس نشاندهنده فاز جدیدی از جنگ یکطرفه است که اسرائیل را در موقعیتی بدون پاسخ و مسلط بر غزه قرار میدهد.
پیچیدهتر شدن شرایط انسانی:
اگر حماس این طرح را نپذیرد، احتمال تداوم و تشدید بمبارانها و بحران انسانی در غزه افزایش مییابد. در عین حال، اجرای طرح بدون اصلاحات واقعی در ساختار سیاسی و اجتماعی فلسطینیان، بحران انسانی را به شکل طولانیمدت و مزمن تثبیت خواهد کرد.
پیامدهای منطقهای:
تکیه بر حمایت کشورهای عربی و نظارت غرب، به جای حل مساله اصلی فلسطین، ممکن است روابط داخلی فلسطینیان با کشورهای همسایه و جریانهای مقاومت را پیچیدهتر کند و تنشها در خاورمیانه را افزایش دهد.
۳. ارزیابی راهبردی
طرح ۲۱ مادهای ترامپ نه یک طرح صلح واقعی، بلکه یک «طرح جنگ سیاسی و اقتصادی» است که اهداف اسرائیل و آمریکا را تأمین میکند و هیچ مکانیسم واقعی برای عدالت، آزادی و استقلال فلسطینیان ندارد. این طرح نشاندهنده آغاز فاز جدیدی از جنگ یکطرفه علیه غزه است، با محورهای زیر:
- تحمیل تسلیم کامل حماس و حذف مقاومت مردمی؛
- مشروعیتبخشی به جنایات نظامی اسرائیل؛
- تضعیف حاکمیت و استقلال فلسطینیان؛
- ایجاد ساختار حکمرانی وابسته و تکنوکرات برای غزه؛
- به تعویق انداختن تحقق دولت فلسطین و حقوق انسانی.
جمعبندی تحلیلی
طرح موسوم به «صلح دایمی» ترامپ، در ظاهر یک ابتکار بینالمللی برای پایان دادن به جنگ غزه معرفی شده، اما در واقع، نقشهای آشکار برای تثبیت سلطه اسرائیل و ایالات متحده بر غزه و اعمال فشار همهجانبه بر مقاومت فلسطین است. این طرح نه تنها کمترین نشانهای از عدالت، انصاف و احترام به حق فلسطینیان ندارد، بلکه با اجبار حماس به تسلیم و خلع سلاح، عملاً استقلال، حاکمیت و اراده ملی فلسطینیان را به خطر میاندازد.
در سطح عملیاتی، پذیرش این طرح از سوی حماس، اگر تحت فشار و تهدید باشد، معنایش واگذاری کامل مدیریت غزه به تکنوکراتهای منصوب غرب و اسرائیل است و به عبارتی، غزه به یک منطقه تحت اشغال غیررسمی، ولی کنترلشده، تبدیل خواهد شد. در مقابل، رد این طرح نیز احتمال تشدید خشونت، ادامه بحران انسانی و فشار مضاعف بر مردم مظلوم غزه را به دنبال خواهد داشت.
با نگاه راهبردی، این طرح نمونهای آشکار از فاز جدید جنگ یکجانبه علیه فلسطین است. جنگی که دیگر محدود به میدان نبرد نیست، بلکه با ابزار سیاست، دیپلماسی و پروژههای بهظاهر «صلحآمیز»، حق و آینده فلسطینیان را قربانی اهداف استراتژیک اسرائیل و آمریکا میکند. این فاز جدید، با شعار «صلح دایمی»، در واقع راه را برای تثبیت سلطه و مشروعیت بخشیدن به جنایات گذشته و ادامه سیاست اشغالگری باز میکند.
بر همین اساس، باور دارم که مقاومت فلسطین، با محوریت حماس، هرگز به چنین طرح خائنانهای تن نخواهد داد. پذیرش این طرح، نه تنها به معنای پایان مبارزه نخواهد بود، بلکه آخرین میخ را بر تابوت آرمان فلسطین خواهد کوبید و نسلهای آینده را از حق طبیعی خود محروم خواهد ساخت. در این مسیر، مقاومت تنها راه حفظ کرامت، استقلال و حق حیات ملت فلسطین است و هر کوتاهی در این مسیر، به معنای تسلیم در برابر پروژهای است که صلح واقعی را قربانی سلطه و اشغال میکند