مسئله ازدواج در افغانستان و تناقض دیدگاه غرب‌زدگان

دسته: تحلیل
نویسنده: سیده آزاده
1403/10/10
1:48 ب.ظ
بازدید: 22

پایگاه خبری تحلیلی روایت : چند روزی است که عده‌ای راجع به تصاویری که از یک عروس جوان و داماد میانسال در فضای مجازی منتشر شده، بحث و گفتگو دارند. بسیاری‌ها با انگشت گذاشتن روی سنت‌های جامعه افغانستان و حدس و گمان‌ها این ازدواج را اجباری خوانده و به شدت آن را نفی کرده اند. شماری هم موضوعات مانند پول و همچنین این‌که این دختر به خاطر رفتن به خارج با این مرد ازدواج کرده، آن را توجیه کرده اند.

چند روزی است که عده‌ای راجع به تصاویری که از یک عروس جوان و داماد میانسال در فضای مجازی منتشر شده، بحث و گفتگو دارند. بسیاری‌ها با انگشت گذاشتن روی سنت‌های جامعه افغانستان و حدس و گمان‌ها این ازدواج را اجباری خوانده و به شدت آن را نفی کرده اند. شماری هم موضوعات مانند پول و همچنین این‌که این دختر به خاطر رفتن به خارج با این مرد ازدواج کرده، آن را توجیه کرده اند.
با این وجود چند مسئله در این زمینه مورد توجه است:
اول: متاسفانه بسیاری ها در فضای مجازی دانسته و ندانسته و بدون اطلاع از از ریشه و ابعاد و زوایای پیدا و پنهان یک موضوع راجع به آن اظهار نظر می‌کنند. البته هدف از این نقد بر می‌گردد به کسانی‌که خود را سلبریتی، فعال مدنی و کارشناس اجتماعی و … می دانند. بسیاری از این افراد برای دیده شدن دست به هر کاری می‌زنند. این‌ها دنبال سوژه می‌گردند و برای آنان بازخورد مثبت یا منفی و همچنین صحت و سقم و موارد دیگر مهم نیست؛ آنچه مهم است دیده شدن و ابراز نظر غیر حرفه‌ای است که متاسفانه همه روزه جریان دارد.
دوم: بسیاری‌ها بدون تحقیق و جستجو با پیش فرضی که گرفتند، این ازدواج را اجباری خوانده و آن را به قول معروف مایه ننگ شمردند. در حالی‌که هیچ کسی از اصل ماجرا آگاه نیست و این‌که شاید این ازدواج با رضایت طرفین و بویژه دختر صورت گرفته باشد! البته وضعیت زنان و محدودیت‌های اجتماعی و همچنین تاریخ گذشته غم بار سنت‌های حاکم سبب شده که این گونه مسائل قبل از این‌که مسئله رضایت و تفاهم‌های صورت گرفته معلوم شود، بسیاری آن را اجباری قلمداد کنند.
سوم: فارغ از مسئله اجبار و اختیار که در جای خودش محل بحث است؛ متاسفانه یک تعدادی بزرگ از به اصطلاح فعالین مدنی و کسانی‌که خود را روشنفکر می دانند، دچار یک پارادوکس مبتنی بر غرب زدگی هستند. زیرا اگر یک دختر نوجوان در کشورهای غربی با یک پیره مرد ازدواج می‌کند، این جماعت غرب زده آن را یک پیشرفت اجتماعی قلمداد می کنند؛ چنانچه همین سال پیش وقتی گوگوش ۷۴ ساله با جوانی به نام رها اعتمادی ۳۰ ساله ازدواج کرد، ملت همیشه در صحنه و روشنفکران غرب زده ذوق کردند و شادی راه انداختند که این کار خوب است و عشق سن‌وسال و مرز نمی‌شناسد… اما امروز در افغانستان همان جماعت این موضوع ازدواج را به باد انتقاد گرفته اند. حرف این‌که متاسفانه یک شماری از کسانی‌که خود را روشنفکر و فعال مدنی و زنان و… می دانند، چنان دچار غرب زدگی و غرب گرایی شده اند که هرچه از غرب اید را نیکو می دانند. در حالی‌که پرسش این است که چرا وقتی ازدواج یک پیر زن با یک جوان در کشورهای غربی اتفاق می‌افتد اما این به اصطلاح فعالین… همیشه در صحنه آن را به نام این‌که عشق سن‌وسال نمی‌شناسد، توصیف می‌کنند اما در افغانستان آن را «نقض حقوق بشر و زن و مرد و… گفته، محکوم می کنند؟
چهارم؛ بدون شک مسئله ازدواج در افغانستان تحت تاثیر اختیارات خانواده و سنت‌ها و… قرار دارد؛ ولی در سال‌های اخیر در مناطق مختلف و بویژه ولایات فارسی زبان مسئله اجبار تقریبا منتفی شده و خیلی به ندرت اتفاق می افتد.
در حالی ‌که فی نفسه مخالف ازدواج های از جنس تفاوت سنی زیاد بین زن و مرد هستم، اما از نظر اجتماعی و فردی، تفاوت سن در ازدواج یک موضوع پیچیده است که می‌تواند جنبه‌های مختلفی از زندگی مشترک را تحت تأثیر قرار دهد. هیچ فرمول قطعی برای “بهترین” اختلاف سنی وجود ندارد، زیرا موفقیت یک ازدواج به عوامل زیادی از جمله درک متقابل، ارزش‌های مشترک، بلوغ عاطفی و توانایی حل مسئله بستگی دارد. با این حال، اختلاف سنی می‌تواند چالش‌ها و مزایایی را به همراه داشته باشد. به عبارتی ازدواج یک تصمیم شخصی و خصوصی بین دو نفر است و نباید به دیگران ارتباطی داشته باشد. انتخاب همسر و تصمیم به ازدواج، حقیقتاً یک تصمیم شخصی است و هر فرد باید بتواند آزادانه و بر اساس معیارهای خود، شریک زندگی‌اش را انتخاب کند. در این دیدگاه، اختلاف سنی هر چقدر هم که باشد، مادامی که دو طرف با رضایت کامل به این ازدواج تن می‌دهند، نباید مورد دخالت یا قضاوت دیگران قرار بگیرد.

همچنین بخوانید: سنبله؛ ماه همبستگی ملی تاجیکان فراخوان همکاری و مشارکت ارسال شده از «دیدبان تاجیک»

نوشته های مرتبط :