طالبان همزمان با سلطه بر کشور، تلاش نموده تا چهرهای منزه و مذهبی از خود به نمایش بگذارد، اما انتشار ویدیوهای از تجاوز جنسی از جمله مورد اخیر و کشف یک زن جوان زیر تخت خواب مولوی ضیاءالحق کریمی، رئیس پیشین دانشگاه بلخ، بار دیگر پرده از فساد اخلاقی و جنسی درون این گروه برداشت. این ویدیو که در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای داشته، نه تنها نشاندهنده انحرافات فردی یک مقام طالبانی است، بلکه نمادی از ساختار فاسد و قانونگریز این گروه نیز به شمار میرود. هرچند که با رفتار و عملکرد گروه طالبان بویژه اعمال تروریستی، از آوان پیدایش تا امروز بیشتر مردم آشنایی دارند، اما معرفی فساد جنسی این گروه کمتر هویدا شده است.
فساد جنسی در میان مقامات طالبان؛ از انکار تا بیپاسخگذاشتن
از زمان تسلط طالبان بر افغانستان، دهها کلیپ تصویری و فایل صوتی از روابط جنسی غیرقانونی مقامات ارشد این گروه منتشر شده است. این روابط نه تنها با زنان شوهردار بلکه گاه با پسران نوجوان نیز صورت گرفتهاند. با وجود مستندات واضح، هیچگاه شاهد بازجویی یا مجازات رسمی اعضای طالبان نبودهایم. این مصونیت قضایی، طالبان را به گروهی تبدیل کرده که در برابر قانون پاسخگو نیستند و فساد جنسی در میان آنان به یک هنجار نانوشته بدل شده است.
در مورد مولوی کریمی و تعرض جنسی او در قضیه نخست اش نیز، با وجود شواهد تصویری و صوتی، تنها اقدام صورتگرفته برکناری از سمت ریاست دانشگاه بود؛ اما انتشار فساد اخیر جنسی او بعد دیگر از ساختار تجاوزکارانه این گروه را نشان می دهد. با این حال تنها اقدام طالبان در مواردی که فساد رسانه ای شده، برکناری بوده که اقدامی که بیشتر به حفظ ظاهر شباهت دارد تا اجرای عدالت. این رفتار دوگانه، نشاندهنده ساختار قدرتی است که در آن قانون تنها برای مردم عادی اجرا میشود، نه برای اعضای گروه حاکم.
فقر اقتصادی و سوءاستفاده جنسی؛ دو روی یک سکه
در جوامع عقبماندهای مانند افغانستان، فقر اقتصادی یکی از عوامل اصلی بروز بحرانهای اخلاقی و جنسی است. نبود امکانات مالی، بیکاری و ناامیدی اجتماعی، زمینهساز فقر جنسی و در نتیجه سوءاستفادههای گسترده از زنان و نوجوانان میشود. اما در مورد طالبان، این مسئله شکل پیچیدهتری دارد.
طالبان نه تنها از فقر عمومی بهرهبرداری میکنند، بلکه خود نیز عامل تشدید آن هستند. زنان و نوجوانانی که برای دریافت کمک یا حمایت به مقامات طالبان مراجعه میکنند، اغلب قربانی سوءاستفاده جنسی میشوند. این رفتار، نه از سر نیاز بلکه از موضع قدرت و سلطه صورت میگیرد؛ نوعی تجاوز ساختاری که ریشه در فرهنگ طالبانی دارد.
مدارس دینی؛ بستر شکلگیری فرهنگ تجاوزگری
یکی از ریشههای اصلی فساد جنسی در میان طالبان، فرهنگ تجاوزگری است که از مدارس دینی افراطی آغاز میشود. این مدارس که به ظاهر برای آموزش دینی تأسیس شدهاند، در عمل به مکانهایی برای تربیت نیروهای افراطی و شکلگیری نگاه جنسی غرضآلود تبدیل شدهاند. پسران نوجوان در این مدارس نه تنها آموزشهای دینی دریافت نمیکنند، بلکه در معرض سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند و با نگاهی منحرف به جنسیت و قدرت بزرگ میشوند.
این فرهنگ، در نهایت به رفتارهای جنسی نامشروع در میان مقامات طالبان منجر میشود. تا زمانی که این مدارس فاقد نظارت و چارچوب قانونی باشند، فساد جنسی در میان طالبان ادامه خواهد داشت و قربانیان آن نیز بیشتر خواهند شد.
قانونگریزی و تقدسگرایی؛ دو عامل تشدید تجاوز
طالبان خود را فراتر از قانون میدانند. در ساختار این گروه، چیزی به نام قانون بازدارنده برای اعضا وجود ندارد. این فرهنگ خوداستثناپنداری، زمینهساز تجاوز و تعدی بیپاسخ ماندهای است که تاکنون هیچ مقام ارشد طالبان بابت آن مورد بازخواست قرار نگرفته است.
از سوی دیگر، تقدسگرایی در جامعه افغانستان نیز به این بحران دامن زده است. مردم، بهویژه در مناطق سنتی، بدون تفکیک میان علما و عالمنماها، به افراد مذهبی اعتماد کامل دارند. این اعتماد کورکورانه، زمینهساز سوءاستفاده جنسی از سوی کسانی شده که از جایگاه مذهبی خود بهرهبرداری میکنند. احترام به علما ضروری است، اما تقدیس بیچونوچرا، آنان را از پاسخگویی و نظارت عمومی خارج کرده و فجایع اخلاقی را رقم زده است.
فساد جنسی و مالی؛ دو عامل سقوط رژیمهای خودکامه
تاریخ نشان داده است که فساد مالی و جنسی، دو عامل اصلی فروپاشی رژیمهای خودکامه هستند. حتی حکومتهایی که بر پایه حمایت مردمی شکل گرفتهاند، در برابر این دو فساد تاب نیاوردهاند. طالبان نیز، با وجود نداشتن پایگاه اجتماعی واقعی، در هر دو مسیر فساد قرار دارد.
اگرچه مبارزات مدنی و مسلحانه علیه طالبان ممکن است در کوتاهمدت نتیجه ندهد، اما فساد گسترده درون این گروه، آن را به سمت فرسایش و سقوط سوق خواهد داد. فساد جنسی نه تنها مشروعیت طالبان را در داخل و خارج از کشور از بین میبرد، بلکه انسجام درونی این گروه را نیز متزلزل میکند. در نهایت، این فسادها همانند موریانهای پایههای قدرت طالبان را خواهند خورد و سقوط آن را رقم خواهند زد.
با این حال، طالبان، با تظاهر به دینداری و اخلاقمداری، در عمل به یکی از فاسدترین ساختارهای سیاسی و اجتماعی منطقه تبدیل شدهاند. رسواییهای جنسی، تنها بخشی از این فساد گسترده است؛ بخشی که نهتنها چهره واقعی این گروه را آشکار میکند، بلکه نوید پایان قریبالوقوع آن را نیز میدهد.