پدیدهٔ تکفیر در میان مسلمانان جهان موضوعی پیچیده و دشوار است. با وجود نقل قولهای متعدد و گسترده در این باب و تألیفات بیشماری که توسط روشنفکران نوشته شده، این پدیدهٔ ناخوشایند امروز به اوج خود رسیده و جوامع اسلامی را به خاک و خون کشانده است. هزاران بیگناه به وسیله تکفیریها به ناحق مرتد، مشرک و کافر خوانده میشوند و خونهایشان ریخته میشود. به همین دلیل، بر صاحبان قلم و اندیشه لازم است تا مردم را از خطرات و آسیبهای این پدیده شوم آگاه سازند و نگذارند که امت اسلامی به وسیله این منحرفین از صحنهٔ حیات کنار زده شوند.
۱- کتاب «گفتمان تکفیر در روزگار تفکر»
کتاب «گفتمان تکفیر در روزگار تفکر» اثر احمد ذکی خاورنیا یکی از منابع ارزشمند در این زمینه است که به بررسی ابعاد مختلف پدیده تکفیر میپردازد. این کتاب با حجم ۱۰۸ صفحه، به مهمترین موارد از جمله ریشههای تکفیر، خطرات آن، اسباب و پرسشهای مربوط به تکفیر پرداخته و اذهان عمومی را نسبت به این پدیده ناپسند آگاه میسازد.
در جوامع اسلامی، به ویژه در عصر حاضر، کمتر پدیدهای را میتوان زیانبارتر از تکفیر دانست. این پدیده آسیبهای جدی به پیکر امت اسلامی و منظومه فکری-فرهنگی جوامع اسلامی وارد میکند و پیامدهای ناگواری دارد.
۲- تکفیر در بستر تاریخ
تکفیر پدیدهای نوظهور نیست، بلکه ریشههای آن در تاریخ اسلام و حتی ادیان دیگر وجود دارد. از بدو تاریخ اسلام، این پدیده باعث اختلاف و شقاق خونریزی میان مسلمانان و حتی یاران پیامبر خدا شده است. خوارج نخستین کسانی بودند که بذر اندیشه تکفیر را در تاریخ اسلام پاشیدند. برخی نصوص قطعی وجود دارد که نشان میدهد تکفیر از ابتدا با رسالت اسلامی همراه بوده است. به عنوان مثال، ذوالخویصره تمیمی به پیامبر خدا گفت: «ای رسول خدا، عدالت کن!» و پیامبر در پاسخ فرمود: «وای بر تو! اگر من عدالت نکنم، پس چه کسی عدالت خواهد کرد؟» تا این که رسول خدا فرمود: این شخص از خود یارانی خواهد داشت:«چنان از این خارج میشوند که تیر از کمان خارج میشود».
در همآمیختگی سره با ناسره و اختلاط ایدئولوژیها، باعث شکلگیری اندیشه خودخواهانه تکفیر شده است. بررسی دیدگاههای برخی علما در طول تاریخ درباره تکفیر بسیار ضروری است. نویسنده پیشینهٔ تاریخی تکفیر را به اندیشه خوارج نسبت میدهد که با پیروان مکتب امام احمد بن حنبل و اهل حدیث ادامه یافته است تا اینکه به ابن تیمه حرانی (متوفی ۷۲۶ هجری) رسید. او این اندیشه را بارور کرد و تا امروز نیز محل گفتوگو و جدل میان فقها است. پیروان او او را مجدد میدانند که دین را احیا کرده، اما مخالفانش او را فقیه تکفیری میدانند که با اندیشههایش نفاق و اختلاف را در جهان اسلام گسترش داده است.
در عصر حاضر، اندیشه تکفیر دوباره توسط محمد بن عبدالوهاب نجدی (۱۱۱۵-۱۲۰۶ هجری) مطرح شد که از زمان ابن تیمه نیز مورد حمایت قرار گرفت. امروزه تمام پترودلارهای سعودی در خدمت ترویج این اندیشهها هستند و قربانیان آن مردم مسلمان خاورمیانه اند. همچنین، افکار سید قطب که برگرفته از نظریات مودودی (۱۹۰۳-۱۹۸۰ میلادی) است، تأثیر زیادی بر این اندیشهها داشتهاند. سید قطب در دادگاه نظامی اذعان کرد که نظریات مودودی بر افکار او تأثیرگذار بوده است.
نویسنده ریشه تکفیر را از واژه عربی «کفر» دانسته و مهمترین معنا آن را کافر، زندیق، ملحد و بیدین خواندن افراد، به ویژه کسانی که به خدا شرک میآورند، میداند.
تکفیر در تاریخ اسلام از زمان پیامبر خدا با تکفیر منافقان و مشرکان آغاز شده و در زمان ابوبکر صدیق با تکفیر مرتدان ادامه یافته است. این پدیده با ظهور فرقههای کلامی اسلامی گسترش یافته است.
۳- ریشهها و عوامل تکفیر
پدیدهٔ تکفیر ریشه در عوامل و دلایل متعددی دارد که متأسفانه در عصر حاضر همه این عوامل همزمان فعال شدهاند و باعث شدهاند که اسلام گرفتار بحرانی خطرناک و ویرانگر شود. فهم نادرست از دین و کمدانشی نیز از جمله اسباب تکفیر محسوب میشوند.
۴- انواع تکفیر
نویسنده در کتاب خود به انواع تکفیر اشاره کرده است که از نسلی به نسل دیگر و از عصری به عصر دیگر انتقال یافته و در هر مرحله از رشد خود حادتر و شدیدتر گردیده است. این پدیده باعث به وجود آمدن خطرهای بزرگتری شده که بزرگترین خطر آن، زیر پا نهادن محرمات الهی و بدنامسازی اسلام میباشد.
بدبختانه، پدیده تکفیر به گونهای گسترده در جوامع اسلامی امروز ریشه دوانده است که جریانها و نهادهای دینی معاصر، به جای ترویج عقلانیت، گاه از تکفیر به عنوان ابزاری برای حذف یکدیگر بهره میگیرند و این سلاح را نه تنها علیه اندیشه بلکه حتی در برابر همفکران خود نیز به کار میبرند.
۵- راه درمان درد تکفیر
هر پدیدهٔ غیرطبیعی نیاز به درمان دارد و جناب خاورنیا در این زمینه پاسخهایی ارائه کرده است. نخستین قدم برای رویارویی با اندیشه گروههای تکفیری، پخش و نشر علم معرفت دینی صحیح میان مردم است تا فریب شعارهایی را که تکفیریها برای منحرف ساختن آنها از راه حق بلند میکنند، نخورند.
دومین راه درمان، حرمت قتل و تجاوز است؛ کشتن بیگناهان از بدترین گناهان است که در قرآن کریم تصریح شده که کشتن یک شخص در حقیقت کشتن همه بشر است. پیامبر خدا نیز در این زمینه ارشاداتی دارند؛ از جمله اینکه کسی که در کشتن انسانی به جزئی از کلمه شرکت ورزد، در پیشانی او در روز قیامت نوشته میشود که این شخص از رحمت خدا ناامید است.
یکی از راههای فکری مقابله با پدیدهٔ تکفیر، ایجاد همدلی و همگرایی میان پیروان مذاهب اسلامی است؛ با تمرکز بر اشتراکات عقیدتی و فقهی، کمرنگ کردن اختلافات و ترویج این اندیشه که مذاهب مختلف، در حقیقت تفسیرهایی گوناگون از یک حقیقت الهی هستند و همگی میتوانند مسیرهایی برای رسیدن به خداوند و نجات انسان باشند.
همچنان، احیای کلام و فلسفه در مدارس دینی نیز میتواند مهمترین راه درمان تکفیر باشد.
خاتمه
در نهایت، باید به این واقعیت نظر انداخت که مساله تکفیر منحصر به پیکره اسلام و ملت اسلام نیست؛ بلکه یک پدیده فرامنطقهای دینی مذهبی است که در غرب نیز بنیانگذاران نماینده این اندیشه هستند. اما دانش، آگاهی و نظام حکومتی منظم در جوامع غربی باعث شده تا آنها از آسیب و نفوذ جریانهای افراطی و تکفیری در امان بمانند.