تیم فوتسال با برد مقابل تیم فوتسال ایران، قهرمان آسیا شد.نتیجه این بازی در داخل کشور باعث شادی و شور شد. حضور مردم در کابل _ به خصوص قوم شریف هزاره _ و نقاط دگر کشور در خیابان ها،کنش واکنش های از نوع رفتاری،عاطفی و هیجانی در رسانهی اجتماعی نیز به همراه داشت.
بحث های راجع به شادی مردم در ایکس رد و بدل شد. برای خودم نیز پرسش برانگیز بود.چگونه در جامعهی ما برای برد بازی فتبال،بزکشی،بخشی زیادی از مردم با شور هیجان،پای شان را به خیابان میکشاند اما برای حقوق مدنی،آموزش دختران،روزهی سکوت.به عبارت دگر در حالی که مردم در مواجهه با مسائل مختلف سکوت میکنند، هنگامی که تیم ملی در یک بازی پیروز میشود، به شادی و خوشحالی میپردازند. این در حالی است که جامعهی مدنی تحت سرکوب قرار دارد.
دلایل متعددی برای این پدیده وجود دارد.
۱) ذهن تودهی مردم در همهی جای دنیا به واسطهی صنعت فرهنگ تخدیر شده است،یعنی فتبال وجه آیینی پیدا کرده و جای بسیاری از کنشگری های سیاسی و اکت های انقلابی کلاسیک را گرفته است.این در همه جا بوده و می بینیم . مردم کم و بیش حاضر اند برای هیجانات فتبال، جان شان را فدا کنند اما دگر حاضر نیستند برای آرمانهای اجتماعی و سیاسی شان هزینه بپردازند.
این مسئله به صنعت فرهنگ و نگاهی نقادانه به خود صنعت فرهنگ که چگونه خنثی کرده و از معنا تهی کرده و بجای آنها چیزی های دَم دستی و کالایی مثل فتبال و ورزش که کم خطرتر اند و وجه معکوس کَج و کنشگری در جامعه هستند.
۲) در جامعهی خشونت زدهی ما و همین طور جامعه شناسی افغانستان، فقدانی به هیجانات و عواطف وجود دارد.ما همیشه سعی میکنیم بر مبنای کنش و منطق بسنجیم یا حداقل چیزفهمان ما سعی میکنند و غافل از اینکه کنش های کنشگران اجتماعی،سوژه های اجتماعی بر بنیاد هیجانات و عواطف(Emotions) صورت میگیرد.
به سخنی دگر،مردم به دنبال تنفس و یک مجرا هستند که انرژی سرکوب شده شان را به شکل بی خطری بروز دهند.و یکی از این مجراها ورزش میتواند باشد.
ورزش یک فرم برای تخلیهی هیجانی روان جمعی مردم؛مردم که به هرحال مستاصل اند،مضطرب اند،تحقیر شدند در فضای اختناق مجال بیان کردن ، مجالی بروز دادن هویت های خودشان را ندارند و این سرکوب های هیجانی و عاطفی و تحقیر های تاریخی در شکل خوشحالی کردن و شادمانی کردن بی خطرتر وایمین تر برای موفقیت یک تیم فوتبال، ممکن خودش را بروز دهد.پس یک وجه آن تخلیه هیجانات است و یک بخش دگر بازسازی هویت تحقیر شدهی ملت هاست که الان می بینیم ناسیونالیسم و هویت های ملی از طریق بازی های ورزشی به خصوص فتبال مجال بروز پیدا می کند.
فتبال یکی از بارزترین های بیان هویت ملی و ناسیونالیسم است.بنابر این خوشحالی کردن برای موفقیت تیم ملی و اخیر برای تیم فوتسال در واقع همبسته کردن مردم حول یک محور ملی است.از این زوایه اگر نگاه بکنیم،مردم شادمانی میکنند برای آن همبستگی شان به عنوان یک ملت.
۳) از طرف دگر چرا مردم برای آموزش دختران و آزادی های مدنی بیرون نمی یایند و برای تیم فتبال می آیند بیرون و شادمانی میکنند.دو تا مقولهی متفاوت است. اعتراض کردن جمعی برای یک ستم اجتماعی،مستلزم آگاهی و مستلزم یک جرأت و جسارت است که تعدادی محدودی از شهروندان آنرا دارند و همه از پذیرفتن آن ریسک دارند.
۴) سخن اینجاست، خوشحالی کردن برای برد یک تیم فتبال،آنقدر مخاطره آمیز نیست،نه تنها مخاطره آمیز نیست بل مزیت روانی و اجتماعی هم دارد.تخلیهی روانی هیجانی و بحث دوم هم مسئلهی ناسیونالیسم وتقویت هویت ملی.
این نوع گردهمایی به خصوص در جامعهی ما مفید بوده و معتقدم بسط و توسعهی برخی از نمودهای دنیایی سرمایهی داری مثل فتبال و در واقع شکل گرفتن صنعت سرگرمی، کم کم به شکل ناخواسته به سکولاریسم و مادی شدن دامن میزند.
اتفاقی که در خاور میانه و کشور های که خودشان را به واسطهی فتبال نشان همهی دنیا می دهند.مثلا عربستان به واسطهی فتبال میخواهد ملت بودن و عظمت خودش را به دنیا نشان بدهد و ایدئولوژی ها در نهایت رام نیروی های درونی سرمایه داری خواهد شد.
به نظر میرسد هرچقدر سرگرمی در جامعه بیشتر شود،هر چقدر نمود های بازار سرمایه داری در جهان سوم بیشتر شود _البته یک شمشیر دو لبه هم هست_ منجر به زُمختی حکومت های ایدئولوژیک شده و باعث کم رنگتر شدن آنان می شود. همین که مردم جمع شوند،داد بزنند،فریاد بزنند.این خود در واقع یک حرکت اجتماعی و مدنی است، قبلتر ما نمیدیدیم که مردم برای یک سرگرمی این همه جمع شوند.سرگرمی به معنای مادی کلمه وآنان برای یک چیزی کاملا ماتریال جمع می شوند و خوشحالی میکنند در نظام های که ادعای حکومت دینی و امرقدسی دارند.