در طول تاریخ پر فراز و نشیب افغانستان یکی از دردناکترین و ریشهدارترین چالشهایی که این سرزمین را از درون متلاشی ساخته و مانع شکلگیری یک ملت متحد و مقتدر شده است پدیدهی تعصب قومی و تباری بوده است.
این تعصب چون خورهای خاموش، روح همدلی و برادری را در میان اقوام مختلف ما از میان برده و سبب گردیده تا مردم این سرزمین بهجای آنکه در کنار هم برای پیشرفت و آبادانی تلاش کنند در برابر یکدیگر صفآرایی نمایند.
امروز اگر به تاریخ معاصر افغانستان بنگریم درمییابیم که هیچ دشمن خارجی هیچ قدرت منطقهای و هیچ سیاستمدار فاسدی بهاندازهی تفرقه میان اقوام نتوانسته است به این کشور آسیب برساند.
اختلاف میان پشتون، تاجیک، هزاره، ازبیک و سایر اقوام، به ابزاری در دست بیگانگان و قدرتطلبان داخلی تبدیل شده است تا ملت را از درون تضعیف کنند و وحدت ملی را از بین ببرند.
من نیز مانند بسیاری از هممیهنانم روزگاری گرفتار قضاوتهای ناعادلانه و ذهنیتهای منفی نسبت به برخی اقوام، بهویژه برادران پشتون بودم.
اما امروز بهروشنی درک میکنم که این طرز تفکر چیزی جز بازتولید همان چرخهی نفرت و دشمنی نیست که دهههاست مردم ما را از پیشرفت و آرامش بازداشته است.
همانطور که برخی از پشتونها نسبت به تاجیک، هزاره و ازبیک دیدگاههای منفی دارند در میان سایر اقوام نیز کسانی هستند که متقابلاً گرفتار همین بیماری فکریاند.
نتیجهی این وضعیت ویرانی وطن مشترکمان است وطنی که همه ما با وجود تفاوتهای قومی، زبانی و مذهبی در آن به دنیا آمدهایم و سرنوشتمان به هم گره خورده است.
تعصب قومی نهتنها وحدت ملی را از بین برده بلکه حس همدردی، انسانیت و مسئولیتپذیری را نیز در میان مردم تضعیف کرده است.
در حالیکه کشورهای دیگر با اتحاد و همبستگی مسیر توسعه و رفاه را در پیش گرفتهاند، ما هنوز بر سر نام قوم، زبان و مذهب درگیر نزاع و جدل هستیم.
افغانستان امروز قربانی ذهنهای متعصب دیروز و امروز است ذهنهایی که بهجای ساختن پل میان انسانها دیوار میان اقوام برپا کردهاند.
اکنون زمان آن فرارسیده است که به خود آییم و با صداقت و شجاعت به این حقیقت تلخ اعتراف کنیم که دشمن اصلی ما نه یک قوم خاص بلکه تفکر تعصب و نفرت است.
باید بپذیریم که هیچ قومی ذاتاً برتر یا پستتر از دیگری نیست.
هر قوم بخشی از پیکرهی واحد ملت افغانستان است و تنها در سایهی همکاری و احترام متقابل است که میتوانیم بر مشکلات فقر، بیسوادی، فساد و بیعدالتی فائق آییم.
همه ما از هر قوم و منطقه باید دست در دست هم دهیم و برای بنای افغانستانی آزاد، آباد و متحد تلاش کنیم.
دیگر بس است از تکرار تاریخ تلخ برادرکشی و دشمنیهای قومی.
تا کی باید اجازه دهیم بیگانگان از تفرقه ما سود ببرند؟
تا کی باید صدای نفرت از کابل تا قندهار از بدخشان تا مزارشریف و هرات طنینانداز باشد؟
بیایید با کنار گذاشتن تعصبات کور، به سوی آگاهی، صلح، عدالت و وحدت ملی گام برداریم.
آیندهی روشن افغانستان تنها زمانی تحقق مییابد که همه اقوام خود را نه در برابر هم بلکه در کنار هم ببینند.
هیچ ملت متفرق و چندپارهای به آزادی واقعی نرسیده است و هیچ قومی بدون دیگر اقوام نمیتواند سرنوشت خویش را به سعادت پیوند زند.
افغانستان خانهی مشترک همهی ماست
اگر آن را ویران کنیم ویرانهاش بر سر همهمان فروخواهد ریخت.
اما اگر با عشق همدلی و اتحاد آن را بسازیم سایهی عزت و آرامش آن بر نسلهای آیندهمان گسترده خواهد شد.