امرالله صالح، معاون پیشین ریاست جمهوری افغانستان، در یادداشتی در صفحهی ایکس خود نوشته است که «خاد» آن هیولای وحشتناکی نیست که تعریف میشود. او افزوده است که وقتی رییس امنیت ملی بود، تحقیقاتی در بارهی کارنامهی «خاد» انجام داده و هیچ نشانهای از انتقامگیری قومی یا گروهی در این سازمان نیافته است.
«خاد، نام ادارهی خدمات امنیت ملی حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان در سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۲ بوده است. این سازمان در میان مردم افغانستان به مخوفی و خطرناکی مشهور است و عامل قتل و کشتار هزاران انسان بیگناه زیر عناوین مختلف شمرده میشود.
یکی از رییسان این سازمان، داکتر نجیبالله، آخرین رییس جمهور حاکمیت حزب دموکراتیک خلق، بوده است. داکتر نجیبالله در دورهی فعالیت خود به حیث رییس خاد، متهم است که هزاران انسان بیگناه را شکنجه و اعدام کرده است. آقای امرالله صالح ضمن آنکه سخنان نجیب را در باره ضرورت مصالحهی ملی ماندگار توصیف کرده است، گفته که خاد نیز یک هیولای آدمکُش نبود.
آقای صالح یکی از چهرههای سیاسی است که از آدرس جهاد و مقاومت به پست ریاست عمومی امنیت ملی و سپس معاونیت ریاست جمهوری دست یافت. اینکه آقای صالح در حال حاضر تلاش دارد دشمن دورهی جهاد خود را تبرئه کند، چند انگیزه میتواند داشته باشد:
رشوه لفظی به پشتونهای طرفدار نجیبالله
دکتر نجیبالله یکی از چهرههای جنجالی تاریخ معاصر افغانستان است که موافقان و مخالفان خود را دارد. موافقان او را اکثرا پشتونهای شهرنشین تشکیل میدهند. برخی از پشتونهای شهرنشین، داکتر نجیبالله را به عنوان یک میهنپرست میشناسند و عکسهای او را روی دیوار خانههای شان قاب میکنند.
امرالله صالح که از فقدان پایگاه اجتماعی در میان اقوام افغانستان رنج میبرد، تلاش دارد با سفیدنمایی کارنامهی دکتر نجیبالله و سازمان مخوف و خطرناک خاد، اعتماد آن دسته از پشتونها را کسب کند.
او قبلا نیز برای کسب رضایت پشتونها، علیه حزب جمعیت اسلامی موضع گرفته و گفته بود که «جمعیتتوپ» ختم شده است.
واکنش احساساتی به سخنان محقق
دومین انگیزهی صالح از تبرئه نجیب الله و خاد میتواند خشم او از آقای حاجی محمد محقق، رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، باشد.
چند روز پیش، آقای محقق در گفتگو با یکی از رسانهها در بارهی شخصیتهای افغانستان، امرالله صالح را «شیطان مجسم» خواند و همچنان کارنامهی دکتر نجیبالله را در دوره ریاست «خاد» سیاه توصیف کرد.
امرالله که به واکنشهای احساساتی مشهور است، شاید خواسته است به رسم مخالفت با آقای محقق، دکتر نجیبالله را تبرئه کرده باشد.
دشمنی مشترک با پاکستان
سومین علت هم میتواند دشمنی امرالله صالح با پاکستان باشد. یکی از چهرههایی که در تاریخ افغانستان اظهارات تندی علیه پاکستان داشته، داکتر نجیبالله است. او در تمام سخنرانیهای خود از دشمنی پاکستان با مردم افغانستان سخن گفته است. امرالله صالح که نیز خود را دشمن پاکستان میداند، احساس نزدیکی با داکتر نجیبالله میکند و میخواهد کارنامهی سیاه او را سفیدنمایی کند.
شباهتهای رژیم کمونیستی با طالبان
امرالله صالح یکی از چهرههایی است که مدعی مقاومت علیه طالبان است. حکومت طالبان، شباهتهای فراوانی با حاکمیت حزب دموکراتیک خلق دارد: حاکمیت آنها ایدیویولوژیک بود، از طالبان هم ایدیولوژیک است. آنها حاکمیت تکحزبی تشکیل داده بودند، حکومت طالبان نیز تکحزبی است. آنها مخالفان سیاسی و عقیدتی خود را شکنجه میکردند و میکشتند، طالبان نیز چنین میکنند. آنها یک حکومت توتالیتار و سرکوبگر را برقرار کرده بودند، طالبان هم سرکوبگری میکنند.
پس سوالی را که میتوان از امرالله صالح پرسید این است که اگر آن حاکمیت توتالیتار بد نبود، چرا این حاکمیت سرکوبگر بد است؟ اگر او را تبرئه میکنی، پس چرا در برابر طالبان مردم را به مقاومت فرامیخوانی؟